۱۳۹۰ شهریور ۲۶, شنبه

کمبودهای محتوایی در بیانیه شورا.یاداشت روز صدا

کمبودهای محتوایی در بیانیه شورا

شورای ملی مقاومت - یا به عبارت درست تر شورای مجاهدین -  به مناسبت سی امین سال تاسیس این شورا بیانیه ای صادر کرده است. بیانیه مفصل است و به حدود 13 - 14 صفحه بالغ می گردد. در بیانیه ی شورای مجاهدین انواع مطالب گزینشی تقریبا به تفصیل مطرح شده است، اما حتی یک مورد ناقابل در باره اشکالات و یا کم و کسری های احتمالی مجاهدین و شورا در این بیانیه به چشم نمی‌خورد، انگار نه انگار که طی سی سال گذشته، این سازمان و این ارگان سیاسی اپوزیسیون، می‌توانسته در یک جایی و به هر طریقی در ارتباط با مسائل سیاسی، نظامی، جنگ، کشتارها و قتل عام هایی که رژیم جمهوری اسلامی مرتکب شده، تحریم‌های بین المللی و از این قبیل، مرتکب اشتباهی شده باشد. بهر رو فقدان چنین عنصری یعنی نبود هیچگونه عنایتی به اصل انتقاد از خود در بیانیه ی شورا آنهم در سی سالگی آن کاملا به چشم می زند.
واقعیت در عرصه ی اپوزیسیون ایرانی، چه داخل یا خارج کشور این است که کسی رفتارها و موضع گیری های مجاهدین و شورای آنها را خیلی جدی نمی گیرد. کسانی از همین افراد سیاسی اپوزیسیون که چهره های موجهی هم هستند به روشنی گفته و نوشته اند که رفتارها و مواضع مجاهدین اساسا مضمون سیاسی خود را از دست داده است و سیاسی نیست. بی اعتنایی به مجاهدین در عرصه ی سیاسی به چنان روال جا افتاده ای تبدیل شده که خود مجاهدین هم ظاهرا دیگر انتطار ندارند که سایر افراد و سازمان های سیاسی، آنها را چندان جدی بگیرند و بعضا گفته اند که موضع گیری های شان صرفا برای "ثبت در تاریخ" است و به پراتیک روز مربوط نمیشود.
در عین حال اگر کسی روزی دل به دریا زد و نکته ای را در باره ی رفتار و یا مواضع مجاهدین و شورا مطرح کرد و نقد و نظری را ارائه داد، بیا و ببین که چه معرکه ای به پا می شود و چه کار زاری در می گیرد. هواداران، عمدتا به فرموده گسیل می‌شوند و با شور انقلابی و با قاطعانه ترین برخوردها چنان دماری از روزگار فرد خاطی که انتقادی به مجاهدین وارد کرده در میآورند، که عبرت آموز دیگران بشود. در این کارزار عبرت آموز از هیچ چیزی علیه منتقد شور بخت فرو گزار نمیشود و برچسبی نیست که به او نچسبانند. او را مزدور رژیم، بخش خارج کشوری وزارت اطلاعات، مزدور اجاره ای، بریده، دریده و اخیرا هم رابط سازمان های جاسوسی عراق و دستگاه مالکی میخوانند.
حالا همه گان این شیوه ی دیرینه ی مجادین و شورا را می شناسند و می دانند که آنها مطلقا اهل انتقاد و پذیرش نقد نیستند، هیچ انتقادی حتی معقول ترین و منطقی ترین آنها را بر نمی تابند، و به بدترین شکل ممکن نسبت به هر انتقدی واکنش نشان می دهند. گویی نسبت مجاهدین و اصل انتقاد، نسبت غول و بسم الله است. مهم نیست که شما چه انتقادی به مجاهدین دارید، مهم نیست که چقدر نقد و حرف شما منطقی است و یا اساسا درست و نا درست است، این مهم است که کسی نباید به مجاهدین انتقاد کند و اگر انتقاد کرد باید بهر شکل ممگن متوقف و ساکت شود. نمونه ی جالبی در این زمینه هست که می توانید روی اینترنت، یو تیوب و یا اختمالا سایت های وابسته به خود مجاهدین نگاه کنید و آن برخوردهای غیر موجه و حیرت انگیز آقای کریم قصیم است. این آقای دکتر اخیرا یکی دو بار به تلویزیون های فارسی زبان دعوت شده و از این طریق فرصت قابل توجهی در اختیار داشت تا از برنامه های مجاهدین - اگر اصلا برنامه ای در کار باشد - دفاع کند و یا به انتقادهایی که پیرامون رفتارهای مجاهدین مطرخ می شود به روشنی توصیح دهد. قصیم نه تنها از فرصت به دست آمده هیچ کمکی به برد تبلیغاتی سیاست های مجاهدین نکرد، بلکه چهره ی نا شکیبا و بی مدارای مجاهدین و شورا را در انظار عموم به نمایش گذاشت. شما به این مصاحبه ها نگاه کنید و ببیند که چگونه این نماینده ی مجاهدین و شورا در قبال یک انتقاد ساده عنان از دست می دهد، چانه اش می لزرد و با مصاحبه کننده درگیر میشود.  و به همین خاطر به چنان مطالب نامربوطی توسل میجوید که مرغ پخته هم دچار حیرت می‌شود. مطلبی مانند داستان رستم و سهراب و سیاوشگرد و کذا در مورد قرارگاه اشرف! قصیم به عنوان نماینده ی مجاهدین کاری ندارد که انتقاد به مجاهدین چیست و انتقاد کننده کیست، او تنها اصرار دارد این را به بیننده نشان بدهد که در مقابل انتقاد به مجاهدین، عصبانی میشود و گویی حق دارد که عصبانی بشود.
گمان نکنید که زمینه ساز چنین وضعیت اسفباری این است که انتقادات مطروحه به مجاهدین و شورا نا راست و غیر منطقی است. نه، بدیهی است که انتقاد می تواند بعضا نادرست باشد، منتقد میتواند گاهی مغرض باشد، ولی اتنقاد شونده اگر طرح انتقاد را از طرف دیگران حق آنها بداند میتواند نادرستی و یا غرض ورزی های احتمالی انتقاد کننده را برملا نماید. اما مشکل این است که مجاهدین اهل روبروشدن با انتقادات خود نیستند چه درست باشد چه نادرست. از اینرو همچنان بر سنت نکوهیده ی خاموش کردن منتقد بهر شکل ممکن، سخت اصرار می ورزند و ترجیح میدهند که دیگران نسبت به آنها سکوت احتیار کنند.
چرا هیچ انتقادی از مجاهدین و شورا در بیانیه سی ساله شدن شورا وجود ندارد؟ یعنی هیچ انتقادی بر تمام سیاست ها و خط و مشی شورا و مجاهدین طی این چندین دهه نبوده است؟ مجاهدین در بیانیه ی خود به این موضوع اساسی نمی پردازند که چرا آنها که می خواستند سال 60 رژیم خمینی را سرنگون کنند، پس از گذشت سی سال هنوز نتوانسته اند؟ مضاف بر این، خودشان هم فعلا با شکست همه جانبه ی همه ی سیاست ها و برنامه های شان رو در شده اند. بیانیه حتی از طرح این موضوع با مردم نیز پرهیز می کند که لا اقل به آنها بگوید که چه باید می کردند تا جمهوری اسلامی ساقط میشد. رزیمی تا این حد جنایتکار، تا این میزان گرفتار ایزولاسیون داخلی و بین المللی، منفور جامعه ی جهانی و در حضیض بی کفایتی و تشدید درگیری های داخلی، با جنبشی که بهر صورت میلیون ها نفر را علیه رژیم به خیابان آورد؟
کمبودها و نقدهای دیگری هم در بیانیه ی سی امین سالگرد شورای مجاهدین هست که باید به آنها میپرداختند. در این باره بیشتر خواهیم نوشت.
تحریریه

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر