۱۳۹۱ اسفند ۲۹, سه‌شنبه

یاداشت روز چهارده میر غضب بزدل و مفلوکی که میخواهد همه اطلاعاتی باشند

میرغضب بزدل و مفلوکی که میخواهد همه اطلاعاتی باشند
دومین مقاله نویسانده شده توسط آقای محمد اقبال با عنوان «میر غضب ها» در سایت وابسته به اطلاعات دستگاه فاسد و متعفن رهبریت و نوک پیکان تکامل هم از تنور بیرون آمد.در این مقاله با  در هم آمیخته کردن شخصیت و اعمال  کسانی چون آقایان نوری زاده و بهزاد علیشاهی و حسن سبحانی با کسانی چون آقایان ایرج شکری و محمد علی اصفهانی و خانم عاطفه اقبال سعی بلیغ شده همه را با هم قاطی نموده و بعنوان مزدوران حکومت خامنه ای و میر غضب معرفی کنند.زیرا این میر غضبها می خواهند سر جنبش یعنی رهبریت سوراخ نشین فراری را از بدنه جدا بکنند. نکات بسیار جالب در این مقاله مستتر میباشد.
نکته اول این است که
از انجا که مقام معظم ولی فقیه مغلوب سالهاست به دلیل خود محوری مطلق و در افتادن به منجلاب اشتباهات استراتژیک و ایدئولوژیک( از جمله شروع زود رس مبارزه مسلحانه با یک رژیم ارتجاعی ولی دارای پایگاه،شبیه سازی خود با محمد رسول الله و بهانه قرار دان ازدواج پیامبر با همسر زید را برای ازدواج با همسر دوست خود و پوشاندن تمام خطاها به بهانه این ازدواج و...) دچار ناتوانی در پاسخ به انتقادات می باشد راحت ترین راه را در پاشیدن لجن اطلاعاتی بودن  به افراد یافته است تا خود را از شر هر انتقاد راحت کند.برای اینکار با دجالیت خاص و منحصر به فرد و ویژه خود که بواقع امر گوی سبقت از دجالیت خمینی مرتجع جنایتکار ربوده است همه را با همه قاطی مینماید تا مثلا ایرج شکری با نوری زاده و عاطفه اقبال با بهزاد علیشاهی یکسان نگاشته شود. باید به این رهبریت زهوار در رفته فراری و بزدل و منفور گفت  که جهان واقع بیرون از تخیلات فاسد و توهمات مسموم و مذموم امثال تو  گمراهانی  و مفلوکانی که مصداق واقعی ضلالت و ضالین میباشی واقعیت دارد و تو نمیتوانی هر چه میخواهی بکنی و آبروی خود میبری و مدتهاست تعفن کارهای تو بلند شده است.
نکته ثانی اینکه
جدا کردن سر این رهبریت توسط میر غضب ها موردی ندارد چون این رهبریت و این سر ترسوی رنگ شده در همان سال شصت از بدنه جدا گردید وسوار بر طیاره با فرار به خارج کشور بدنه را تنها رها کرده و دهها هزار تن را به دست جلادان حکومت آخوند به کشتن داد وبساط دامادی را در خارج کشور پهن کرد بعد هم دهسال است که این سر رفته است و در سوراخ مخفی شده است و بدنه در اشرف و لیبرتی توسط خامنه ای و مالکی میر غضب کشتار میشوند بنا براین شما هیچ نگران سر نباشید این سرسوراخ نشین مطمئنا در سوراخها خود را حفظ میکند .
نکته ثالث این که
سرکار محترم نویسنده هنوز از خواب خرگوشانه گویا بیدار نشده است که بداند  برای سر بریدن بجز شمشیر میر غضب یک سکو و چوبی هم لازم است که سر افراد را بگذارند و ببرند و این سکو را یک فکر فاسد و یک استراتژی شکست خورده به دست رهبریت فراری آماده نموده است تا سر های انسانهائی مجاهد و مبارز و رنجکشیده از بدن در لیبرتی و اشرف جدا بشود و نانش را رهبران سوراخ نشین و فراری و یک مشت عمله و اکره فرصت طلب بخورند
نکته رابع این که
اگر امثال بهزاد علیشاهی و محمد حسن سبحانی در وبلاگهایشان از نوشته امثال عاطفه اقبال و ایرج شکری و محمد علی اصفهانی و دیگران سوء استفاده میکنند تقصیر بر گردن آنها نیست. قریب به سی سال است که میگویند حرف نزنید انتقاد نکنید که رژیم سوء استفاده میکند. باید گفت این مساله دیگر کهنه شده است. رژیم استفاده میکند خوب بکند.بکند تا چشم شما کور و دنده تان نرم شود.مردک خود خواه بز دل سی سال است خودش را ویژه و ننر نموده است و هر شکری خواسته خورده است و انتظار دارد که همه در مقابل اشتباهات او خفه شوند و او راه ضلالت و تباهی اش را ادامه بدهد.نخیر تمام شد آن اوضاع. هر دوی شما هم ولی فقیه غالب و هم مغلوب بروید و به درک واصل شوید و بساط دجال بازی تان را جمع کنید.ملت ایران به هیچکدام از شما احتیاج ندارد و سی و چند سال بدبختی نکشیده تا یک جانور برود و یکی دیگر بر تخت سلطنت و استبداد بنشیند و با مال و جان و ناموس همه بازی کند و خودش را نماینده خدا و نوک پیکان تکامل بداند. اشخاص که نمیتوانند تا قیام قیامت نسبت به این همه دروغ و فساد و بر باد رفتن جانها و مالها و نوامیس و تمام امکانات انسانی خاموش باشند که رژیم استفاده میکند. در ضمن چون ماهیت این دو در آن عمق یکی میباشد و هر دو سر در گنداب دروغ و فریب و تهمت و فساد و تعفن دارند نهایتا این سوء استفاده امثال بهزاد علیشاهی و حسن سبحانی به نفع مقام ولایت فقیه مغلوب و رهبریت متوهم بیمار است زیرا به او امکان میدهد که به این بهانه خر لنگش را براند و بگوید امثال شکری و اقبال و اصفهانی اطلاعاتی اند.بنابر این رهبریت منفور و ترسو و فراری سوراخ نشین باید دائم از خدا طلب کند که رسانه های رژیم مقالات مخالفان را چاپ بزنند تا او بهانه داشته باشد. باشد تا روز پرونده ولی فقیه مغلوب به تمام و کمال باز شود و بوی گند و تعفنش عالمی را حیران کند.همان چیزی که شب روز کابوس آن ولی فقیه مغلوب را راحت نمیگذارد و شاید یکی از اصلی ترین دلایلی که افراد باید در کمپ بمانند و نابود شوند باز شدن همین پرونده باشد که به هر حال باز خواهد شد. در جای جای قران بر این مساله تاکید شده است واین موجود مفلوک را نیز از این گریزی نیست.
 «… إذا لهم مکر فی ء ایاتنا قل الله أسرع مکرا إن رسلنا یکتبون ما تمکرون».یونس /۲۱  فرشتگان ما حتماً توطئه های شما را می نویسند.«کلا سنکتب ما یقول و نمد له من العذاب مدا»مریم ۷۹بر خلاف تصور پوچ شما، ما همه گفته های او را می نویسیم.« فمن یعمل من الصلحت و هومومن فلا کفران سعیه و إنا له کتبون»: انبیاء ۹۴ ما هر کار خیری که افراد با ایمان انجام دهند می نویسیم.«… و نکتب ما قدموا وء اثرهم…»یاسین۱۲ ما نه تنها خود عمل بلکه آثاری را هم که بر آن بار می شود را می نویسیم.«أم یحسبون أنا لا نسمع سرهم و نجوهم بلی و رسلنا لدیهم یکتبون» زخرف ۸۰ و فرشتگان ما نزد مردم مأمور نوشتن کارهای آنها هستند.«لا و کلّ شیء فعلوه فی الزبر»  هر کاری که انجام داده اند در نامه های آنان ثبت است. « و کل صغیر و کبیر مستطر»  هر کار کوچک و بزرگی که انجا داده اند مو به مو ضبط می شود.«یوم یبعثهم الله جمیعا فینیئهم بما عملوا أحصه الله و نسوه…»  خداوند یک یک کار شما را، شماره کرده ولی مردم کرده های خود را فراموش نمودند.
در ضمن باید آقای محمداقبال توجه داشته باشد که امثال سبحانیها و علیشاهی ها و... چند صد تن دیگر از کوره جلسات درونی انقلاب و جلسات وضو و غسل و تنور رهبریت در آمده اند و در آینده بخصوص اگر روز ی پای این سه هزار و چند صد تن به خارجه برسد باید شاهد چند صد تن دیگر بود که درب دیگ اسرارهای درون اشرف و جلساتش را بردارند و چیزهای شگفت و غریب  امثال سخنان بتول سلطانی و زهره باقری اعضای سابق شورای رهبری نقل کنند که باعث اعجاب همگان و منجمله خود محمد اقبال بشود.فسیعلم الذین ظلموا ای منقلب ینقلبون.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر